دلنوشته های مهرداد اکبری

ساخت وبلاگ
 

روزنامه های خیس و سرگردان
سر پناه کودکان بی پناه ...
بوی گوگرد نم زده
بستر کبریت های ناخریده ی دخترک
که در زیر روسری باد نمی وزد لابلای موهاش ...
چراغ سبز شد
بی آن که نگاهی سبز شود ...
ماشین ها از چهارراه بلاتکلیفی گذشتند
کودکان مجبور از عرض خیابان اما نمی گذرند ...
دارد برف می بارد
هوا سرد است
خیلی سرد ...

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 186 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 21:34

 

آواز پرستوها
از سیم های بریده برخاسته است
و در این هیروویر
این باد بلاتکلیف هم آمد ...
هی به من می گوید
بیا تا کجاهای دور همسفر شویم.
آخر ای باد نا به جا تو که هر لحظه به یک جا وزیده ای !
تو که دستت بی چراغ و
کوله بارت،خالی از ردپای پرستوهاست
مرا کجا می بری؟
برو ای باد بی وطن
من تا ترنم بازگشت پرستوها
در همین زادرود سرما خواهم ماند
و آنقدر فریاد می زنم
تا تمام این دامنه ی خواب آلود
بیدار شود.
برو از پیش چشم من ای باد ....
تنهایم بگذار!

مهزداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 200 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 0:22

  باز به سال های سکته آور خنج می زنم باز می روم کنج اتاق هی رو به دفتر خاطر ها قدم می زنم ... هنوز یادم نرفته است :آن همه حرف ها و حدیث بی معنا آن همه تو که بی جواب می مانی ... من بارها از ترس ترکه ی الفبای عشق بر پوست تاریک شب تو را نوشتمبارها پنجه بر دیوار بلند کشیدم ویکنفر نبودکه دست خط_ نا نوشته ی مرا بخواند !خب معلوم استکه حالا از تمام تو می گریزم ... هفتم مهر ماه !تولد تاریک ناگزیر !مگر چه وقت زاده شده امکه آسمانمپر از ستاره های دنباله دار مرا صدا می زند !؟ مهرداد اکبری دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 167 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 9:11

 

پردیس، پرنده و پرواز
پچ پچ پروانه ها
رد پای شبنم ها , گونه ی شقایق
چینه های خوشبو
بوی نم حصیر و
چند کنده ی نمور جنگلی...
ا نگار آسمان آبستن باران است
باد ، بوی رطوبت دریا می دهد
و جاده پر از تخیل تخته سنگ های پراکنده است.
چقدر این میهن سبز را دوست دارم...

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 183 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 2:20

 

سرانگشت خیس گریه
بر واژه های خط خورده ی من پیداست
باز انگار صدای دل دل این دل بی قرار می آید
کوچه را نگاه می کنم
نه ، هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است
تنها چند زاغچه ی بازیگوش
به پیشانی شکسته ی باد ، نوک می زنند
چه پروانه های نازنینی
چشم به راه تو بر پلک غمگین نرگس مرده اند!

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 209 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 17:06

 

نگران نباش!
راه دوری نیستم
نخواهم رفت
همیشه دلم پی چراغ و
حواسم همین حوالی شماست
فقط گاه اوقات
هیچ میلی به دیدن بعضی ها ندارم!
آخر مگر تحمل یک پیاله ی باریک
تا کجای شب هست !
خب من هم دلم می خواهد
گاه از وهم این زندگی فاصله بگیرم
بروم با ناآشناترین اهل هوای بوسه ها
ترانه بخوانم
بروم در گهواره ی باد بخوابم و
همآغوش رویا شوم
بروم...
اصلن ولش کن!
بی خیال هرچه که هست
من همین جا خواهم ماند.

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 191 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:01

  خیلی ها آمدندو از احتمال نور وستاره سخن گفتندترانه ی بی باران خواندندو هی وعده ی بی چراغ دادند.اما دیدی که هیچ چراغیدر خواب تاریکمان نرویید!و هیچ بادیبوی باران نیاورد!فقط دهانمان پر سوال ماند ودستهایمان بی جواب!حالا گریه نکنعیبی نداردخودمان می رویم تا نمی دانم آن کجای بی چراغ،می گردیمو آنقدر روی خواب تشنه ی خاک گریه می کنیمکه باران ببارد!حالا برو بقچه ی بی نانت راپر از دعای گندم کنبا نغمه ی سپیده راه خواهیم افتاد. مهرداد اکبری دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 239 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:01

  غروب که می شود گاه هیچ پرنده ایبه آشیانه باز نمی گرددو سهم چراغ راکوچه ها از خواب تو پس می گیرند ...وقتی نسترن ها عزاپوش پروانه ها می شوندطبیعی ست که دریا رابه روی زورق های رویا می بندند میان کلمه هابذر سکوت و فاصله می پاشندو بوسه را در بستر علف هاممنوع می کنند ..وقتی هوا سرشار از بوی تو می شود باد از چارسو نمی وزدباران نمی باردو فریادها در ازدحام سکوت فرو می روند !من چرا ترانه ی اندوه تو را نخوانم؟من چرا دل به مرگ نبندم؟ مهرداد اکبری دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 187 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 17:06

 

دمدمای فلق
خوابم نمی برد
بدجور دلم گرفته ست
روزها را گم کرده ام
خودم را از یاد برده ام
نپرس چرا
کاش لااقل کسی می آمد
یا من می رفتم...
می رفتم جایی
که هوای حوصله باشد
فهم آدمی
شور و اشتیاق
تورق ترانه
آواز آزادی پرنده...
پای رفتن ندارم
دل نشستن
نپرس چرا
اینجا کلاغ سالخورده ای
اضطراب طولانی مرا
در پس پنجره می پاید ...

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 210 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 6:10

 

ما با هم بودیم
خنکای عشق بود
بوسه بود و
خدا هم شاهد ...

اما نفهمیدم که چرا
یکهو بی هوا
در آن پسین بی تبسم
گم شدی !

باور نمی کنی بانو!
من بارها سراغت را
از قاصدکهای خیس و خسته گرفتم

در غیاب غمگین تو
تمام ترانه های من
سطر به سطر از گریه گذشته است
در غیاب تو
من بارها گریبان سپیدت را
در خواب و خاطره ها بوسیده ام

هنوز هم نمی دانم
چرا ناگهان مرا
گم کردی؟

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 181 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 16:50


به یاد هوشنگ پورکریمی دریاکناری


چه ساده بود
آنگاه که همراه با ابر سپیدی
بر شانه ها غریبانه می رفتی ...
غروبی سرد بود و عبوس
شهر خالی از عطر صداقت تو
دیوارها همه چشم بودند
و گنجشک ها بر صنوبرهای پیر
ترانه می خواندند ...
ما ماندیم و هراس شب
شبی سیاه که تا امتداد زمان دراز بود
و حجم زندگی را
از نبودنت پر می کرد ...

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 211 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 18:09

 

کوچه دلگیر است
تشنگی در گلوی پاره پاره ی جوی ها،

چشمهای تیرک برق
در حسرت یک چراغ روشن
اتاق ها از ترس تاریکی می لرزند

پنجره ها اسیر قفل های زنگارگرفته
درها بوی دلهره می دهند
همسایه ها به سکوت یکدیگر زل می زنند!

و طفلی بی پناه
در آغوش مهتاب می گرید.

و کوچه همچنان دلگیر
چقدر کوچه دلگیر است.

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 173 تاريخ : شنبه 20 شهريور 1395 ساعت: 18:09

 

من الفبای عشق را
از تو آموختم
ای تنفس ناتمام!
من از آوازعشق
به ممنوع ترین بوسه های آدم رسیده ام
اصلن چه معنی دارد که بعضی ها
مزاحم بوسه بازی باد و بنفشه می شوند!
آی بانوی از مهر آمده
ترا به وسعت هفت دریا دوست دارم ...


مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 178 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 13:12

 

گاهی اوقات
دلت بی هوا
هوای نگاهی ، چیزی
یا جایی دور می کند...
حالا می دانم سال هاست چشم هامان به تاریکی و
دل ها به اندوه عادت کرده است...
می دانی که ردپای مسافران را
باران شسته است
باد هم بوی بازمانده از عطر پیراهنشان را
به خانه نمی آورد!
اما پشت همین اوقات اندوه
همیشه دریچه ای رو به تبسم گشوده می شود
من هم شبیه شما
کشیده ام تمام نقطه چین های تاریکی را در اندوه این زندگی
اما آیا انتهای کوچه ی ما
همیشه بن بست خواهد بود ..؟!

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 194 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 13:12

  حرفی بزن بانوی پرسکوت من!لااقل چیزی از آن دیدار بی بازگشت رابه یاد بیاوریادت هستدر آن کوچه باغ کاهگلی ، نزدیک به حریم گلدان هایشمعدانیآن روز باران پرشتابی می باریدتمام کوچه راعطر غریبی از خنده های تو پر کرده بودتو آنقدر محو تماشای آسمان بودی،که باد آمد وروسری پر بنفشه ات را با خود برد!تو انگار می خواستی زیر چتر گلگونت،آوار باران را به خواب خانه بیاوریچه شوق برهنه ای دستان ما را پر کرده بود!دریغانیستی وانگار هیچ کبوتری نشانی روشنی از تو به یاد نمی آورد! مهرداد اکبری دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 209 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 13:12


باور کن
من ساده
در راه رسیدن به تو،
بی شمار فرو افتاده ام

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : 09 370z specs,09 370z,09 335i specs,09 370z for sale,09 335i,09 328i specs,09 33 north,09 335i for sale,09 370z 0,60,09 350z, نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 207 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 13:12

(به یاد استاد حمید یزدان پناه)

پرواز کبوتر ها باز هم
بوی فانوس و فاتحه می دهد
یازدهمین روز از شهریور ماه تشنه بود
که از میان ما رفت
من می شناختمش ...
ما بارها سفر به آبی دریا رفته ایم
طور عجیبی بود:
تابستان عاشقانه ها
شبتاب ها
جگن های مرداب ها ...
صبوری غریبه ها
رفتار آفتاب و جذبه ی نا محدود _ماهتاب
هیهات
سفر کرده ی نابهنگام!
کاش می دانستی پرواز کبوتر ها
معمولا در شب های تابستانی اتفاقی ست از دیرگاه ...

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 200 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 13:12

 

هنوز ردپای پروانه ای
بر سطر های عشق پیدا ست
پیداست که از مسیر شقایق آمده ست
یعنی که عاشقان چهان همیشه زنده اند ....
تنها عشق تو را به زندگی پیوند می زند ...
پنهان و پوشیده ...
همیشه عاشق باش
تا سرچشمه ی ستاره ی قطبی را
در چشم هاش پیدا کنی

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 199 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 13:12

 

هنوز رد پای پروانه ای
بر برگ برگ کتاب عشق پیداست
بی شک از مسیر شقایق آمده است
که برای اعتقادش پنهان و پوشیده گام می زند
اما راسخ وپایدار
و ا ین علامتی از عشق نامیراست
یعنی که عاشقان تا همیشه زنده اند
و باور کن که تنها عشق لایزال
تو را به لذت زندگی می سپارد
اصلا تو باید همیشه عاشق باشی
ورنه هیچگاه سرچشمه ی ستاره را
نخواهی دید

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 166 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 13:12

 

من در میان شما ایستاده ام
دلم جای دیگری ست
هی با توام ..برادر بی نصیب من
تبسم روزگار کودکی
از یاد برده ای؟!

مهرداد اکبری

دلنوشته های مهرداد اکبری...
ما را در سایت دلنوشته های مهرداد اکبری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdadakbari2000a بازدید : 195 تاريخ : جمعه 19 شهريور 1395 ساعت: 13:12